از آنجا که هرروز کاربران از موبایل بیشتر از کامپیوتر برای گشتن در اینترنت استفاده می کنند، و از طرفی اهمیت لینکسازی داخلی آن طور که باید و شاید تأکید نشده است. سئوکاران باید به اهمیت لینکسازی داخلی برای موبایل بیشتر توجه کنند. در این مطلب در مورد لینکسازی داخلی برای موبایل توضیح می دهیم.
سه سال پیش، من یک پست برای مشاورۀ بلاگ ماز نوشتم که چگونه اخبار جدید روی ایندکس گذاری اول موبایل بر روشهای لینکسازی داخلی اثر می گذارد به ویژه برای سایتهای بزرگتر.
من در مقدمۀ مقاله نوشتم «اکنون، احتمالاً در مورد نمایه گذاری اول موبایل همه چیز را شنیده اید. » من معلومات کمی داشتم.
تازه الآن (تابستان 2021) است که گوگل شاید از اول موبایل رونمایی کرده است. حتی در شهریور 2021، گوگل هنوز به مقدار زیادی سایتها را با گوگلبات دستکتاپ (Googlebot desktop) کرال (کاوش) می کند.
درست مثل تأخیر اخیر رونمایی Core Web Vitals، مسئله ای که اینجا برای گوگل هست این است که آنها نمی توانند تغییراتی را به وجود بیاورند که نتایجشان را بدتر می کند. همانطور که مایک کینگ قبلاً در ماه مارس در مورد IPUllRank اشاره کرد، هنوز شکاف بزرگی بین نسخه های موبایل و دسکتاپ وب وجود دارد، به ویژه وقتی موضوع لینکها مطرح می شود.
نیازی نیست که سئوکارها را متقاعد کنم که آنها باید مواظب لینکها باشند، ولی شاید باید متذکر شوم که لینکهای داخلی، برای بیشتر صفحات، بیشتر از لینکهای خارجی می توانند قدرت کسب کنند. حتی روی وبسایتی که به صورتی مبهم ساخته شده، می توان گفت که گنجاندن یک لندینگ پیج یا صفحۀ فرود در بالای صحفه، لینکهای موثرتری از بیشتر کمپین PR دیجیتالی می سازند. و با این حال، سایتها تمرکز زیادی روی مورد آخر دارند شاید معمایی که امروز با آن مواجه هستیم نتیجۀ همین موضوع است.
در این پُست، قصد داریم برخی علل رایج شکافهای بین لینکسازی داخلی موبایل و دسکتاپ را اشاره کنم، و این که چه موقع بیشتر حواستان باشد و چه کار می توانید بکنید تا این مسائل را بدون از بین برد UX (تجربه کاربر) انجام دهید.
لینکسازی داخلی برای موبایل: تاریخچۀ کوتاهی از اول موبایل
در سال 2015، سئوها دو ماه اخطار داشتند تا برای چیزی که این کسب و کار به آن لقب «موبایلگدان Mobilegoddon» داده است آماده شوند. اولین باری نبود که گوگل راحتی کار با موبایل را در رتبه بندیهای خود گنجانده بود، ولی احتمالاً اولین دفعه بوده که سعی کردند تأکید زیادی بر آن کنند و آن را راهنمای اصلی توسعه دهندگان وب قرار دهند. این نشانه ای از خبری بزرگ بود.
حدود 18 ماه بعد، در نوامبر 2016، ما جملۀ «نمایه گذاری اول موبایل» را شنیدیم. در طول سالهای بعد، سئوها با دسترسی به چند خصوصیت سرچ کنسول با جریان دائمی ایمیلها آشنا شدند که به آنها خبر می داد که به سمت پارادایم جدیدی حرکت می کنند.
در این مدت، برخی سئوها، شامل مرحوم راس جونز، خودم در پست اخیر الذکر در مورد ماز بلاگ، و دوست قدیمی ام ویل کریچلو در مورد اثر احتمالی لینکگراف اظهار نگرانی کردیم.
احساس کلی در آن زمان این بود که گوگل از یک ایندکس ترکیبی استفاده کرده است، ولی «فقط موبایل» در راه بود.
در ماه مارس سال 2020، گوگل هشدار داد که ما شش ماه وقت داشتیم که خود را برای آمار نهایی ایندکس دسکتاپی آماده کنیم. در ابتدا، از یک رونمایی در پاییز 2020 اطلاع داد، و بعد بهار 2021 شد و بعد همانطور که گفتم، زمان گذشت و هیچ روی نداد.
با این حال، باید هنوز منتظر آن باشیم، یا شاید تا اندازه زیادی آن اینجا هست، و به این ترتیب، سایتهای موبایلی ما باید نسخه ای از حقیقت را از خود نشان دهند که می خواهیم گوگل ببیند.
لینکسازی داخلی برای موبایل: نقش لینکهای داخلی
لینکهای داخلی، مثل بقیۀ لینکها چند نقش مهم ایفا می کنند.
• به موتورهای جستجو اجازه می دهند که URLهای جدید را کشف کنند.
• معلوماتی در مورد موضوعیت و مرتبط بودن اخبار ارسال می کنند، از طریق انکر تکست (لیبل لینک) و URL منبع
• ارسال اقتدار (authority) از طریق پیج رنک یا معادل آن
البته اینجا هیچ اشاره ای به نقش این لینکها در تجربۀ کاربر ندارد که خود موضوع پُستی دیگر است. (گرچه اگر می خواهید بیشتر در مورد لینکهای داخلی بدانید، این whiteboard Friday را پیشنهاد می کنم).
لذا شکاف در لینکهای داخلی بین دسکتاپ و نسخۀ موبیال احتمالاً تبعات زیاد و وسیعی خواهد داشت. (این همچنین برای هر دو نسخۀ دیگری صحبت دارد، مثل HTML رندرشده و خام.). در بیشتر مواردف یکی از دو نسخه همان است که سئوکار سایت با آن خوشحال است، و بدین ترتیب دیگری از آن راضی نیست.
در این مرحله، روال معمول این است که به طور مرتب لیستی از لینکها از هر دو نسخه صحفه را بسازیم و شکافها را بررسی کنیم.
بدین ترتیب، برخی تفاوتها از برخی دیگر موثرتر هستند. برای اهداف تصویری، من نسخه های دسکتاپی و موبایلی پنج صفحۀ اصلی را مقایسه کرده ام، و در مابقی این پست، من برخی از تفاوتهای جالبی که متوجه شدم را بحث خواهم کرد، و نشان می دهم که به این سایتها چه توصیه ای کردم. فقط برای این که روشن کنم: من درگیر هیچ یک از این سایتها نیستم و اصلاً قصد تبلیغ انها را هم ندارم.
پنج صفحه اصلی که دیدم از این قرار بودند:
https://www.amazon.co.uk/ — the UK site of the global e-com juggernaut
https://www.optimizely.com/ — the well known CRO software
https://www.ebuyer.com/ — an electronics e-commerce site
https://www.zoopla.co.uk/ — a UK real estate site, similar to the US’s Zillow
https://www.nytimes.com/ — an American broadsheet newspaper
جالب است که میان اینها، دو مورد هیچ تفاوتی با هم نداشتند. تبریک به Optimizely و zoopla برای این که در سال 2018 توجه کرده اند. برای سه مورد دیگر، ادامۀ مطلب را بخوانید.
مثالهای بیضررتر
انکر لینکها در یک صفحه
صفحۀ The Amazon UK به خودش حداقل شش بار لینک می دهد، با انکر تکستهایی مثل «بازگشت به بالا»، « دیدن جزئیات محصول» و «صفحۀ بعد» (در یک کاروسل یا گردونه). این لینکها همه منحصر به دسکتاپ هستند، گرچه نسخۀ موبایلی یک لینک «بالای صفحه » به جای « بازگشت به بالا » دارد.
دسکتاپ Amazon UK (بالا) در مقایسه با موبایل Amazon UK (پایین)
احتمالاً نیازی نیست زیاد نگران لینکهایی مثل اینها از منظر سئو باشید. تفاوت مهمی در بهینه سازی یا هدفگیری توسط متن مختلف نیست، و صفحاتی که به خودشان لینک می دهند احتمالاً لینکگراف را تغییرشکل نمی دهد.
لینکهایی به صفحات ایندکس نشده
دسکتاپ Amazon UK (بالا) در مقایسه با موبایل Amazon UK (پایین)
لینک ناوبری اصلی به مقولۀ «کالاهای مربوط به حیوان خانگی» در صفحه خانگی Amazon UK با تگهای ردیاب کننده داخلی مختلف در موبایل در مقابل دسکتاپ ظاهر می شود:
Desktop: www.amazon.co.uk/gp/browse.html?node=340840031&ref_=nav_em__ps_t2_0_2_14_24
Mobile: www.amazon.co.uk/gp/browse.html?node=340840031&ref_=navm_em__pets_0_3_17_11
از منظر کلی سئو، این یک راه عالی برای مدیریت ردیابی لینک داخلی نیست، هردوی این آدرسهای سایت تگهای اصلی یا ارجح (canonical tag) دارند که در صفحۀ ایندکس شدۀ حقیقی اشاره می کنند، اما هنوز رقیق سازی غیرضروری و بودجه خزش تلف شده در اینجا در مقایسه با فقط ردیابی کلیک لینک با استفاده از گوش کنندۀ رویداد جاوااسکریپت (Javascript event listener) وجود دارد.
باید گفت که مفهومی وجود دارد به نام عصارۀ لینک یا Link juice ، که یعنی یک بک لینک چقدر قوت را به سایت دیگر منتقل می کند و لذا آن را قوی می کند. از طرفی عواملی هستند که این قوت یا عصارۀ لینک را تضعیف می کنند که به این عوامل، به اصطلاح عوامل رقیق کننده (dilution) می گویند. در پاراگراف قبل، رقیق سازی غیرضروری اشاره به همین کم کردن عصارۀ لینک دارد.
با این حال، از نقطه نظر مقایسه موبایل با دسکتاپ، این مسئلۀ بزرگی نیست. همانطور که گفته شد، هر دوی آنها تگ اصلی ای دارند که به یک جا اشاره می کنند، لذا ما با رفتاری معادل و شبیه مواجهیم.
قاعده ای مشابه هنگام لینک دهی به صفحاتی مثل «حساب من» یا «سبد» حاکم است، شاید تفاوتهایی در اجراهای دسکتاپ و موبایل وجود داشته باشد، ولی چون هر دو صفحه غیرنمایه یا مانع ورود robots.txt هستند، مسئلۀ مهمی نیست.
انکر تکست
ایبایر (Ebuyer) چند نمونه ای از یک عنصر یکسان است که از انکرتکستهای مختلف بر موبایل در مقابل دسکتاپ استفاده می کند:
دسکتاپ ایبایر (بالا) در مقابل موبایل ایبایر (پایین)
به انکر تکست درازتر روی موبایل (!) توجه کنید. همچنین چیزی مشابه روی سایت نیویورک تایمز را دیدم، گرچه آن ممکن است ناشی از این باشد که آنها سریعاً معادلهای عنوان(headline variant) مختلف را تست می کنند.
در هر دو مورد، فکر نمی کنم آن مسئلۀ خیلی بزرگی باشد تا زمانی که رفتار مورد نظر باشد و موضوع مربوطه تا اندازۀ زیادی مشابه هستند که در هر دو مورد همین است.
مسائل و راه حلهای مشترک
عناصر خاص دستگاه
یکی از رایجترین علل شکاف و اختلاف، عناصر ناوبری هستند که فقط دسکتاپ (رومیزی) هستند. مثال زیر از ایبایر است، و یک عده از لینکها را نشان می دهد که نمی توانستم هیچ جا روی صفحۀ خانگی موبایل آنها بیابم.
این لینکها همه به آدرس سایتهایی اشاره می کنند که در ناوبری بالا (top-nav) هم هستند. لذا تأثیر روی گراف لینک زیاد نیست. با این حال، گوگل احتمالاً اهمیت مختلفی روی لینک صفحۀ خانگی مهم مثل این در مقابل لینکی مدفون در ناوبری می دهد، لذا این اختلاف تبعات سئویی دارد.
سایت رومیزی ایبایر یعنی که اینها برخی از زیرمقولات مهم روی سایت هستند، درحالی که سایت موبایلی آنها به آنها فوتینگ یا پایگاه برابری با دیگر زیرمقولات در ابَرمنو می دهد.
اتفاقاً آنچه در میلیونها سایت روی میدهد، این از آن مسئله ای است که شاید بر کیفیت نتایج گوگل اثر بگذارد. ایبایر ظاهراً مقولاتی دارد که قسمت اصلی کسب و کار آنها است، و اگر آنها رتبۀ بهتری در این موارد از موارد دیگر داشته باشند، پس گوگل به احتمال بیشتر نتایج را به مردم از کسب و کاری نشان می دهد که که در این عرصه بسیار شایسته و خوب است. آن از منظر گوگل قطعاً یک پیروزی است، ولی پیروزی ای که آنها با فقط استفاده از نسخۀ موبایل آن پیروزی را ندارند.
از منظر ایبایر، انتخاب این که در این عنصر چه چیزی وجود داشته باشد اهرمی مهم است که وقتی گوگل دست از شمردن لینکهای رومیزی کشید، ناپدید شد. تنها راهکار واقعی در اینجا توسعه دادن معادل موبایلی برای این عنصر است، ولی می توان خلاق بود. مثلاً، آن می تواند جایی تقریباً متفاوت روی صفحه باشد، یا می تواند یک کاروسل (گردونه) روی موبایل باشد ولی روی رومیزی ایستا و ثابت باشد. به شکلی دیگر، می توانید بپذیرید که آن یک عنصر UX خاص رومیزی است که باید در بررسیهای سئو دیده نشود، و به جایش خود را از طریق مزیت آن برای نرخهای تبدیل توجیه کند.
ابرمنوها و لینک دهی زیرمقوله ای
بسیاری از سایتها، به ویژه تجارت برخط، لینک دهی داخلی را با داشتن یک ابر منو (mega -menu) روی رومیزی مدیریت می کند که به یک منوی همبرگر فرو می پاشد که چهار لایه عمیق روی موبایل است. این امر باعث می شود که کاربران اگر بخواهند چیزی را میخواهند را بیابند تعداد زیادی کلیک باید کنند، و چیز عجیب اما واقعی این است که آن ناوبریهای بالای بسیار کامل لزوماً به لحاظ سئو کامل نیستند. قطعاً آنها باعث می شوند که صفحات زیادی خزیده شوند و مقداری ارزش لینک (equity) را منتقل می کنند، اما اصلاً موجب تمرکز موضوعیت (ارتباط موضوعی relevance) حول موضوعات فرعی نمی شود، و آنها به شما اجازه نمی دهند که قوت خود را وقتی از همه وقت بیشتر لازم است متمرکز کنید.
برخی سایتها این موضوع را با ناوبری فرعی مبتنی بر بخش (section-specific subnavigation) اصلاح می کنند، مثل این لینکها روی آمازون که فقط در بخش خواروبار فروشی ظاهر می شوند:
در کل این یک جایگزین مهم برای ابَر منو است، زیرا لینکهای کناری کمتری وجود دارد (یعنی هر لینک کناری باقی مانده کمی قویتر است) و لینکهای بیشتری بین صفحات به هم مربوط وجود دارد.
با این حال، البته، این عنصر اصلاً روی موبایل ظاهر نمی شود. آخ!
به همین شکل، آمازون این زیرمقولات را روی رومیزی گذاشته و نقشی مشابه را اجرا می کند:
همانطور که گفتم، می گویم که این ایدۀ خیلی خوبی از منظر سئو است، اما این لینکها روی موبایل وجود ندارند.
زوپلا همین مسئله را خیلی تمیزتر مدیریت می کند:
لینکهای کناری زیرمقولات مربوط هستند.
آنها به شکلی مشابه ، لینکهای زیرمقوله ای دارند که فقط در مقولۀ مربوطه وجود دارد، ولی در موبایل هم، آنها را نگه می دارند، فقط آنها را به زیر صفحه به جای کنار حرکت می دهند:
لینکهای کناری به زیر محتوای موبایل سُر می خورند.
این مسئله خیلی جذاب نیست، ولی مهم نیست، افراد کمی اینقدر پایین می روند، و بدین شکل، راهبرد سئوی زوپلا در برابر نمایۀ فقط موبایل مقاوم است. علاوه بر این، به دلیل تمرکز روی لینکسازی متقابل فقط زیرمقولات مربوطه، حجم لینکها اینجا خیلی زیاد نیست.
کپی سئو و محتوای مخفی
استدلال مشابه می تواند برای ارائه کپی سئو توسط ایبایر مطرح شود:
آن درست زیر صفحه است، پس شاید فرصتی برای لینکسازی داخلی است؟ در حقیقت، دو لینک در انتهای این قسمت از متن است.
بدون اینکه بخواهم بسیار در مزایا و معایب این نوع کپی به طور کلی تعمق کنم، می گویم که این برای انتهای یک صفحه تجارت آنلاین اندکی زیاده روی است ( شما تنها می توانید بخشی از اسکرین شات بالا را ببینید). به جای آن، ایبایر می توانست کاری انجام دهد شبیه آنچه آنها با فوتر خود انجام دادند:
محتوای محوشونده یا محتوای زبانه ای روش بسیار خوبی برای مدیریت ساختار لینکسازی داخلی حجیم روی موبایل است.
روی نسخۀ رومیزی، همه این بخشهای فوتر به طور پیشفرض پهن شده اند، و همه مرئی هستند. روی موبایل، آنها در این قسمتهای قابل بازشدن، مخفی هستند. این در کل روش خوبی برای مدیریت عناصر سئو روی موبایل است، همانطور که گوگل بارها در این قسمت گفته است که این کار هیچ عیبی ندارد.
نتیجه گیری: لینکسازی در صحفه، اما با ذوق و سلیقه
سعی کردم در اینجا برخی از مسائل رایج که سایتها هنگام مواجهه با اختلاف لینکسازی موبایل و رومیزی دارند را بررسی کنم.
خلاصه مطلب، این است که مسائل اصلی ای که توصیه می کنم سایتها تمرکز کنند عبارتند از:
- از دست دادن عناصر ناوبری
- فرصتهایی برای لینکسازی عمیق بدون توسل به ابرمنوها
و راهکارهای پیشنهادی من:
ابزارکهای لینکسازی را به زیر صحفۀ موبایل بفرستید، و یکجا آنها را حذف نکنید.
از زبانه ها، کاروسل، قسمتهای قابل باز شدن و دیگر راهکارهای خلاق بهره ببرید تا از سهم صفحۀ مرئی بهترین استفاده راببرید.
دوست دارم مثالهای بیشتری را در عمل ببینم. پس، مدیریت لینکسازی داخلی اول موبایل شما چگونه است؟ روی تویتر به من بگویید!
برگرفته از این منبع