همه چیز درباره kpi در شرکتها و پروژههای مختلف
برای همهٔ اهداف یک شاخص اندازهگیری وجود دارد.
KPI چیست؟
Key Performance Indicator یا KPI یک شاخص اندازهگیری عملکرد میباشد و به ما نشان میدهد چقدر در رسیدن به اهدافمان موفق بودهایم.
این شاخص اندازهگیری در سازمانها هم در ردههای بالا استفاده میشود و هم در ردههای پایین.
قدمهای اصلی KPI
• نتیجه مورد نظر شما چیست؟
• چگونه میتوانید روی نتیجه تأثیر بگذارید؟
• چرا این نتیجه مهم است؟
• چگونه میخواهید پیشرفت را اندازه گیری کنید؟
• چه کسی مسئول نتیجه کار است؟
• چند بار پیشرفت را برای دستیابی به نتیجه بررسی خواهید کرد؟
• چگونه میدانید که به نتیجه خود رسیده اید؟
KPI SMART چیست؟
SMARTدر اینجا مخفف چند کلمه میباشد.
• Specific صریح، شفاف و مشخص بودن هدف.
• Measurable قابل اندازه گیری و قابل سنجش بودن هدف.
• Attainable غیر دسترس نبودن هدف.
• Related مرتبط بودن شاخصهای هدف.
• Time مشخص کردن زمان هدف.
KPI را بصورت هفتگی و ماهانه بررسی کنید این کار باعث میشود زودتر به هدف خود برسید. بعضی از KPI ها قابل عملی شدن نیستند و وقتی شما بطور منظم KPI ها را بررسی میکنید آنها را شناسایی میکنید و راه حلی برای آنها میاندیشید.
KRI چیست؟ و با KPI چه فرقی دارد؟
وقتی شروع به انجام کاری میکنیم، با دو عامل مواجه میشویم: عملکرد و نتیجه.
بعضی این دو عامل را باهم یکی میدانند ولی این دو باهم فرق دارند و دو عامل متفات هستند که نتیجه تابع عملکرد میباشد.
KPI عملکرد را اندازه میگیرد در صورتی که شاخص اندازهگیری دیگری بنام KRI نتیجه را اندازه گیری میکند و ربطی به عملکرد ندارد.
بنابراین کاهش و افزایش درآمد مربوط به KPI نیست زیرا این عوامل نتیجهٔ کار میباشد و با KRI اندازهگیری میشود.
عواملی که باعث میشود KPI ها موفق واقع شوند
شما باید اهداف سازمان خود را به خوبی درک کنید و آنها را بشناسید. خیلی از سازمانها بصورت کورکورانه و بدون اگاهی اهداف شناخته شدهی یک صنعت را میپذیرند و در نتیجه در عملکردشان پیشرفت چندانی نمیکنند و در مسیر نادرستی زمان میگذارند.
تیم شما باید اهداف سازمان خود را درک کند، چگونگی برنامهریزی شما برای رسیدن به این اهداف را بدانید و بدانید که چه کسی میتواند طبق این اطلاعات عمل کند.
در اینصورت شما دارای یک KPI خوب میباشید.
برخی از انواع اصلی KPI یا شاخصهای عملکرد کلیدی عبارتند از:
• شاخصهای اثربخشی (از مقایسه نتایج پیش بینی شده و نتایج حاصل شده به دست میآید)
• شاخصهای کارایی (از مقایسه منابع استفاده شده و نتایج حاصل شده به دست میآید)
• شاخصهای کارایی (از مقایسه منابع استفاده شده و نتایج حاصل شده به دست میآید)
• شاخصهای ظرفیت (ظرفیت تولیدی سازمان است)
• شاخصهای سودآوری (نسبت بین سود و کل درآمد)
• شاخصهای بهرهوری (نسبت خروجی تولید شده و منابع)
• شاخصهای کیفیت (نسبت تولید بدون اشکال به کل تولید)
• شاخصهای بهرهوری (نسبت خروجی تولید شده و منابع)
• شاخصهای ظرفیت (ظرفیت تولیدی سازمان است)
• شاخصهای کیفیت (نسبت تولیدی بدون اشکال به کل تولیدی)
• شاخصهای رقابت (در مقایسه با رقبا به دست میآید)
• شاخصهای سودآوری (نسبت بین سود و کل درآمد)
چگونه یک KPI بسازیم؟
• مرحلهٔ اول: هدف را مشخص کنید
فرض کنید تیراندازی در مسابقهٔ تیراندازی سیبل اشتباهی را هدف قرار میدهد و تعجب میکند چرا هرچه تیر میزند امتیازی کسب نمیکند.
این موضوع در شرکتها و سازمانها هم وجود دارد. اینکه هدف درستی که ما را به موفقعیت میرساند انتخاب شود یکی از مهمترین اقدامها برای رسیدن به نتیجه است.
• مرحلهی دوم: CFS فاکتورهای مهم موفقیت را مشخص کنیم
یک CFS خوب با یک فعل عملی آغاز میشود و سپس چیزهای که باید مورد توجه قرار بگیرد را مشخص میکند.
• مرحلهی سوم: از روی فاکتور های موفقعیت KPI خود را بسازیم
همهی فاکتورهای موفقیت لزوما KPI نیستند. و باید از روی فاکتورهای موفقیت KPI خود را بسازیم.
تفاوت معیار و متریک:
متریک یک واحد اندازهگیری برای ارزیابی و پیگیری یک فرایند خاص میباشد در صورتی که معیار اعداد و ارزش هایی هسندکه میتوان آنها را جمع کرد یا از آنها میانگین گرفت. و از آنها میتوان اطلاعات مفیدی استخراج کرد.
تفاوت: معیار، یک اصل بنیادی یا یک اصطلاح خاص است. یک متریک میتواند از یک یا تعداد بیشتری معیار تشکیل شود. به همین دلیل لغت متریک، هدف و عملکرد دقیقتری دارد.
• مرحلهٔ چهارم: معیارها را جمع آوری کنیم
معیار ها اعداد و ارزش هایی هسندکه میتوان آنها را جمع کرد یا از آنها میانگین گرفت. و از آنها میتوان اطلاعات مفیدی استخراج کرد.
همانطور که گفته شد. بعضی از اهداف، غیر قابل رسیدن میباشند. شما باید بررسی کنید که هدفی که انتخاب کردید قابل دسترس میباشد یا نه.
• KPI را با کارمندانتان در میان بگذارید
اگر مسئول یک سازمان یا رئیس شرکتی هستید، حتما KPI خود را با کارمندان خود در میان بگذارید. این کار باعث میشود تا کارمندانتان متوجه شوند که آنها هم جزوی از عوامل اصلی رسیدن به این هدف میباشند.
نکتهٔ دیگر این است که به نظر کارمندانتان راجب KPI گوش دهید. KPIها باید قابل تغییر و منعطف باشند. آنها برای همه واضح و شفاف نیستند و این کار باعث میشود اگر خطا و مشکلی در هدفتان وجود داشته باشد آنرا بتوانید رفع کنید.
سخن آخر: KPI چیز ساده ایست. تنها یک روش برای اندازهگیری میزان موفقیت شرکت شماست. مهم ترین نکته این است که هدفتان مشخص باشد.